سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دوره اول امپراتوری بریتانیا

در سال 1579، الیزابت اول همفری گیلبرت را مأمور کرد و او را به آمریکای شمالی فرستاد. [25] با این حال، زمانی که گیلبرت هنوز به آمریکا نرسیده بود، این مأموریت به دلایلی متوقف شد. 

چند سال بعد، در سال 1583، تلاش های او تجدید شد و این بار با موفقیت به دنیای جدید رسید. گیلبرت در نیوفاندلند لنگر انداخت اما آن منطقه را خالی از سکنه یافت. او آن را قلمرو انگلستان نامید، اما قبل از بازگشت به کشورش درگذشت. والتر رالی، برادر ناتنی گیلبرت، توسط ملکه به عنوان جانشین وی انتخاب شد. این کشتی توسط ملکه الیزابت اول در سال 1584 به آمریکا فرستاده شد و در کارولینای شمالی فعلی لنگر انداخت. اما به دلیل مشکلات ارتباطی با انگلستان، این مأموریت به جایی نرسید.

در سال 1603، جیمز ششم، پادشاه اسکاتلند، به عنوان جیمز اول بر تخت انگلستان نشست. پس از برقراری روابط دوستانه با بزرگترین رقیب خود، سیاست انگلستان از حمله به مستعمرات کشورهای دیگر به تسخیر مستعمرات برای خود تغییر کرد.

بدین ترتیب امپراتوری بریتانیا در سالهای اولیه قرن هفدهم به وجود آمد. در این دوره انگلیسی ها پا به آمریکای شمالی گذاشتند و شرکت هایی را تاسیس کردند که وظیفه مدیریت مستعمرات خارج از کشور را داشتند که مهمترین آنها شرکت هند شرقی بود.

مورخان این دوره را تا از دست دادن «سیزده مستعمره» در جریان انقلاب آمریکا «دوره اول امپراتوری بریتانیا» می نامند.


استعمار ایرلند

اگرچه انگلستان در این دوره نتوانست سرزمین های ماوراء بحری را مستعمره کند، در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی، آنها با موفقیت ایرلند را در قرن شانزدهم مستعمره خود کردند. این اقدام آنها به پروتستانیسم ایرلند نیز منجر شد. در طول استعمار ایرلند (در قرن 16 و 17)، تعداد زیادی از ساکنان سرزمین اصلی، عمدتا پروتستان، به این کشور نقل مکان کردند. این مهاجرت های گسترده ساختار جمعیتی ایرلند را تغییر داد و این منطقه بالفعل هویت بریتانیایی و پروتستانی به خود گرفت. طبقه حاکم جدید - که جایگزین طبقه حاکم کاتولیک شده بود - نماینده منافع کلیسای پروتستان و مردم انگلیس و اسکاتلند بود.

دولت بریتانیا که مهاجرت به ایرلند را به صورت رسمی و سازماندهی شده کنترل می کرد، زمین هایی را در اختیار مهاجران قرار داد - که در ادبیات رسمی دولت بریتانیا به آنها کشاورز گفته می شد. این مهاجرت ها در زمان هنری هشتم آغاز شد، در زمان مری اول و الیزابت اول ادامه یافت و در زمان جیمز اول به اوج خود رسید. در زمان چارلز اول، "کشاورزان" اسکاتلندی نیز رسماً به مستعمره نشینان سابق اضافه شدند.

آخرین مهاجرت بزرگ و سازمان یافته از انگلستان و اسکاتلند به ایرلند در دهه 1750 صورت گرفت. زمانی که هزاران نیروی پارلمانی در ایرلند مستقر بودند.


پایه های امپراتوری بریتانیا

پایه های امپراتوری بریتانیا زمانی پایه ریزی شد که انگلستان و اسکاتلند هنوز دو پادشاهی مجزا بودند. در سال 1496، پادشاه انگلستان، هنری هفتم، به دنبال موفقیت‌های پرتغال و اسپانیا در سفرهای دریایی، جان کابوت را مأمور سفری اکتشافی در آسیا و اقیانوس اطلس شمالی کرد. کاپوت در سال 1497، پنج سال پس از کشف آمریکا توسط اروپایی‌ها، کشتی را آغاز کرد و در نیوفاندلند (جزیره‌ای که اکنون به کانادا تعلق دارد) لنگر انداخت. مانند کریستف کلمب، او ابتدا فکر کرد که به آسیا رسیده است و تلاشی برای یافتن سرزمین های جدید نکرد. یک سال بعد، کابوت یک سفر دیگر به آمریکا را آغاز کرد، اما دیگر خبری از کشتی های او نشد. پس از این واقعه، انگلستان تا زمان ملکه الیزابت اول و دهه های پایانی قرن شانزدهم تلاشی برای فتح آمریکا نکرد .

در این دوره اصلاحات مذهبی در انگلستان صورت گرفت و این سرزمین به یک کشور پروتستان تبدیل شد. با این واقعه، اسپانیا کاتولیک به دشمن سرسخت آنها تبدیل شد.

در پاسخ به اقدامات ضد انگلیسی اسپانیا، ملکه الیزابت به ملوانانی مانند جان هاوکینز و فرانسیس دریک کمک مالی کرد تا به کشتی‌های برده‌داری اسپانیایی و پرتغالی در غرب آفریقا حمله کنند. 

اما این اقدام چندان مفید نبود و در نهایت به یکی از پس زمینه های جنگ بین انگلستان و اسپانیا در سال های 1585 تا 1604 تبدیل شد. 

در پایان این دوران، اسپانیا قدرت بلامنازع قاره آمریکا و اقیانوس آرام بود، بیشتر سواحل جهان تحت کنترل پرتغالی ها بود و فرانسه تازه شروع به استعمار منطقه ای کرده بود که بعدها به عنوان فرانسه جدید شناخته شد.


امپراتوری بریتانیا

امپراتوری استعماری بریتانیا (به انگلیسی: British colonial Empire) به مجموع سرزمین‌ها، مستعمرات، وابستگی‌ها و مناطق تحت حاکمیت پادشاهی متحده بریتانیای کبیر. گفته می شود که پایه گذاری آن در قرن 16 و 17 آغاز شد و تا پایان قرن 20 ادامه یافت. در سال 1922، قلمرو تحت سلطه امپراتوری بریتانیا به بیش از 33 میلیون کیلومتر مربع و جمعیت امپراتوری به بیش از 450 میلیون نفر رسید [1]، بنابراین امپراتوری بریتانیا بیش از یک چهارم خشکی و یک چهارم زمین را پوشش می داد. از جمعیت جهان در آن زمان، تسلط داشت [2] [3] سرزمین های تحت فرمان این امپراتوری در سراسر جهان گسترده بود و گفته می شد که "خورشید هرگز در امپراتوری بریتانیا غروب نکرد". گسترش امپراتوری استعماری بریتانیا منجر به پراکندگی میراث سیاسی و فرهنگی بریتانیا و زبان انگلیسی در سراسر جهان شد [4] در عصر اکتشاف در قرن‌های 15 و 16، پرتغال و اسپانیا پیشگام اکتشاف بودند. و دریانوردی، مستعمرات و مسیرهای تجاری زیادی را در سرتاسر جهان ایجاد کرد و در نتیجه ثروت زیادی جمع کرد [5] در رقابت با آنها، کشورهای فرانسه، انگلیس و هلند نیز تلاش خود را برای ایجاد شبکه های تجاری در سرزمین ها افزایش دادند از قاره آمریکا و آسیا [6] ایجاد پادشاهی بریتانیای کبیر پس از اتحاد پادشاهی های انگلستان و اسکاتلند و پیروزی این کشور در چندین جنگ علیه فرانسه و هلند، انجام شد. بریتانیای کبیر قدرت استعماری غالب در آمریکای شمالی و شبه قاره هند است. اگرچه بریتانیا سیزده مستعمره مهم خود را پس از استقلال آمریکا در سال 1783 از دست داد، اما گسترش مستعمرات در آسیا، آفریقا و اقیانوسیه و پیروزی بر ناپلئون در سال 1815، بریتانیا را به یک قدرت بلامنازع جهانی برای بیش از یک قرن تبدیل کرد. این به این کشور اجازه داد تا قدرت خود را در جهان بیش از پیش گسترش دهد. در این دوره، به برخی از مستعمرات بریتانیا که دارای ساختار جمعیتی از مهاجران سفید پوست بودند، خودمختاری نسبی داده شد و برخی از آنها به قلمرو بریتانیا تبدیل شدند .

سلطه مطلق اقتصادی بریتانیا به تدریج با رشد آلمان و ایالات متحده آمریکا در اواخر قرن نوزدهم به چالش کشیده شد. درگیری های اقتصادی و نظامی بریتانیا با آلمان در نهایت به آغاز جنگ جهانی اول انجامید که در آن بریتانیا از قدرت نظامی مستعمرات خود برای پیروزی استفاده گسترده کرد. جنگ جهانی اول بار مالی سنگینی را بر دوش بریتانیای کبیر گذاشت و اگرچه مساحت قلمروهای امپراتوری به بزرگترین وسعت از آن زمان به بعد رسید، بریتانیای کبیر موقعیت خود را به عنوان قدرت بلامنازع نظامی و صنعتی جهان از دست داد. سپس و در جنگ جهانی دوم علیرغم اینکه بریتانیا جزو برندگان جنگ بود، هزینه های سنگین جنگ خسارات زیادی به بدنه امپراتوری وارد کرد. دو سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، بریتانیا با ارزش ترین و پرجمعیت ترین مستعمره خود، هند را از دست داد 

در نیمه دوم قرن بیستم، مطابق با روند استعمار زدایی توسط قدرت های اروپایی، اکثر مستعمرات و مناطق تحت کنترل امپراتوری بریتانیا استقلال یافتند.

این روند با بازگشت هنگ کنگ به چین در سال 1997 به پایان رسید. بسیاری از مستعمرات سابق امپراتوری پس از استقلال به عضویت کشورهای مشترک المنافع درآمدند. شانزده کشور عضو این اتحادیه "مشترک المنافع" نامیده می شوند که چارلز سوم رئیس دولت در آن است.

14 قلمرو هنوز به طور مستقیم توسط دولت بریتانیا اداره می شوند که به عنوان سرزمین های خارج از کشور بریتانیا شناخته می شوند.


ورزش در انگلستان

پس از قرن نوزدهم، انگلستان در ورزشهایی مانند فوتبال، [10] کریکت، راگبی زیر 13 سال، راگبی زیر 15 سال، تنیس، بدمینتون، اسکواش، [11] هاکی روی یخ، بوکس، دارت، بیلیارد، اسنوکر و تنیس روی میز، تنیس روی میز و نت بال از این کشور سرچشمه می گیرند. همچنین قایق ها و مسابقات فرمول 1 توسط انگلیسی ها بهبود یافته است.

فوتبال محبوب ترین ورزش در انگلستان است. تیم ملی فوتبال انگلیس قهرمان جام جهانی 1966 در ورزشگاه ومبلی شد.

باشگاه فوتبال شفیلد یونایتد که در سال 1857 تاسیس شد، توسط فیفا به عنوان قدیمی‌ترین باشگاه فوتبال شناخته می‌شود.

لیورپول، منچستر یونایتد، ناتینگهام فارست، استون ویلا، چلسی و منچستر سیتی همگی قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شده‌اند، همانطور که آرسنال نیز قهرمان شده‌اند.

لیدز یونایتد، تاتنهام هاتسپر و در فینال این مسابقات شرکت کرده اند.